English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (43 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
remainder U حالتی که وجودیافتن امری منوط به تحقق امر دیگری باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
recode U کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
esorow U سندرسمی که اجرای ان موکول به تحقق شرطی باشد
estate in remainder U ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
double adultery U زنای محصنه در حالتی که مرتکب ان مرد زن دار باشد
gold standards U حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
interlocking directorate U حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
cards U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
damage feasant U درCL حالتی را گویند که رمه یاگله کسی وارد ملک دیگری شده از طریق چریدن یاشکستن اشجار ایجاد خسارت نماید
close price U دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
loan word U واژهای که از زبان دیگری گرفته باشد
unless otherwise specified U مگر به ترتیب دیگری تعیین شده باشد
parody U نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
vacuity U قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
unless otherwise agreement U مگر به ترتیب دیگری توافق شده باشد
parodies U نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
document U وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented U وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting U وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
optimizer U برنامهای که برنامه دیگری را تنظیم میکند تا کاراتر باشد
tandem U باقی گذاشتن دو میله که یکی پشت دیگری باشد
tandems U باقی گذاشتن دو میله که یکی پشت دیگری باشد
ullage U قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
contructive larcency U مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
acronym کلمه ای که از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
mandatory power U دولتی که قیم و سرپرست دولت یا حکومت یا سرزمین دیگری باشد
acronyms U کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
semi detached U درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
semi-detached U درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
karadja medallion U ترنج کرجی [این طرح مربوط به منطقه ای بین اهر و تبریز می باشد که در آن ترنج حالت کشیده داشته و هشت وجه آنرا با حالتی از قلاب می پوشانند.]
off print U چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
defaulting U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulted U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaults U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
Temerchin motife U نگاره تمرچین [این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
interventions U هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
intervention U هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
hinge U منوط بودن بر
hinges U منوط بودن بر
overflow U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflowed U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
content addressable addressing U محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
it depends on his approval U منوط به موافقت و تصویب اوست
default U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
joint tenants U در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
defaulting U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
emulation U رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
subrogate U بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
letter U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another U از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
positivism U تحقق
substantiation U تحقق
verification U تحقق
entelechy U تحقق
realization U تحقق
carry ineffect U تحقق بخشیدن
realised U تحقق یافتن
put ineffect U تحقق بخشیدن
implement U تحقق بخشیدن
realizable U قابل تحقق
realizable U تحقق پذیر
incertitude U عدم تحقق
carry out U تحقق بخشیدن
realistically U تحقق گرای
realist U تحقق گرای
realists U تحقق گرای
realistic U تحقق گرای
incertiude U عدم تحقق
actualize U تحقق بخشیدن
realism U تحقق گرایی
actualise [British] U تحقق بخشیدن
realised U تحقق بخشیدن
realises U تحقق یافتن
put into effect U تحقق بخشیدن
put inpractice U تحقق بخشیدن
carry into effect U تحقق بخشیدن
make something happen U تحقق بخشیدن
come off U تحقق یافتن
realizing U تحقق یافتن
realizes U تحقق بخشیدن
realizes U تحقق یافتن
realized U تحقق بخشیدن
realises U تحقق بخشیدن
realising U تحقق یافتن
realising U تحقق بخشیدن
realize U تحقق یافتن
realize U تحقق بخشیدن
realizing U تحقق بخشیدن
realized U تحقق یافتن
fiats U امری
fiat U امری
imperatives U امری
imperative U امری
magistral U امری
lost causes U هدف تحقق نیافتنی
scholasticate U اهل تحقق وتتبع
validation of a model U تحقق پذیری یک الگو
validation of a hypothesis U تحقق پذیری یک فرضیه
lost cause U هدف تحقق نیافتنی
factual U حقیقت امری
jussive U حالت امری
imperative statement U حکم امری
factually U حقیقت امری
jussive U کلمهء امری
forthcoming <adj.> U آماده به ارائه [نزدیک به تحقق]
see the light of day <idiom> U متولد شدن ،تحقق یافتن
nonfeasance U قصور در انجام امری
committed U متعهدبانجام امری نمودن
committing U متعهدبانجام امری نمودن
commit U متعهدبانجام امری نمودن
whipping boy U وجه المصالحه امری
commits U متعهدبانجام امری نمودن
prolepsis U تقدیم یا تقدم امری
estate in reversion U هبهای که مدتی پس از انشاء تحقق یابد
depends U مربوط بودن منوط بودن
depended U مربوط بودن منوط بودن
depend U مربوط بودن منوط بودن
to make inquires into a matter U در امری تحقیقات بعمل اوردن
precognition U الهام قبل ازوقوع امری
to evolve a fact U چگونگی امری را فاهر کردن
sin of omission U گناه فروگذاری از انجام امری
that is a thing U این امری است علیحده
bring about U سبب وقوع امری شدن
hunch U فن احساس وقوع امری در اینده
betoken U دلالت کردن بر دال بر امری
hunching U فن احساس وقوع امری در اینده
hunches U فن احساس وقوع امری در اینده
hunched U فن احساس وقوع امری در اینده
postulancy U کاندید نامزد انجام امری
prerequisite U شرط قبلی لازمه امری
prerequisites U شرط قبلی لازمه امری
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
to engage yourself to do something U خود را به انجام امری متعهد نمودن
to commit yourself to do something U خود را به انجام امری متعهد نمودن
hindsight U درک یا فهم امری که واقع شده
preordain U قبلا وقوع امری را ترتیب دادن
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
pool U عده کارمند اماده برای انجام امری
pooled U عده کارمند اماده برای انجام امری
pools U عده کارمند اماده برای انجام امری
to thrash out the truth U حقیقت امری را بزحمت وباازمایشهای پی درپی دریافتن
to regard something as a matter of course U چیزی [داستانی] را امری آشکار در نظر گرفتن
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
mutualize U بطور مشترک امری را انجام دادن همزیستی کردن
boggle U دراثر امری ناگهان وحشت زده وناراحت شدن
inexpressiveness U بی حالتی
trimorphous U سه حالتی
trimorph U سه حالتی
expressional U حالتی
two state U دو حالتی
acatalectic U قاضی یاشخصی که نمیتواند به صحت امری اطمینان حاصل کند
two state jump U جهش دو حالتی
degenerates U چند حالتی
degenerating U چند حالتی
state equation U معادله حالتی
multiphase U چند حالتی
degenerated U چند حالتی
degenerate U چند حالتی
two state circuit U مدار دو حالتی
two state algebra U جبر دو حالتی
dichotomy U دو حالتی دورستگی
dichotomies U دو حالتی دورستگی
two state variable U متغییر دو حالتی
to fall into U دچار [حالتی] شدن
desperateness U حالتی که بیرون ازامیدباشد
strike an attitude U حالتی بخود گرفتن
trigon U سه حالتی ستاره سه تایی
impasse U حالتی که از ان رهایی نباشد
degeneracy U چند حالتی بودن
to get into U دچار [حالتی] شدن
demur U در CL حالتی است که مدعی علیه
demurred U در CL حالتی است که مدعی علیه
passages U انتقال از حالتی به حالت دیگر
passage U انتقال از حالتی به حالت دیگر
demurring U در CL حالتی است که مدعی علیه
demurs U در CL حالتی است که مدعی علیه
countersignature U امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
emergencies U حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergency U حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
the greenish hue of blue U حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com